گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
-اولین دانشگاه و آخرین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
جلد پنجم
یک خاصیت فوق العاده عسل






یک تمرین فوق العاده از خاصیت ممتاز عسل این است که عسل یک قسمت از مراحل هضم شدن رادر چینه دان زنبور انجام داده و لهذا عسل آمادگی بیشتری برای هضم بلکه انجام یک نوع هضم بسیار عالی را دارد. چرا؟

اگر یادتان باشد گفتیم حریره بدین علت هضم سهل و آسانی داشته و هیچ بر دستگاه گوارش تحمیل نمی شود.

همانطور که دندانه های نرو ماده دو چرخ دنده مکمل یکدیگرند و چون به توافق و جابجا در یکدیگرند قرار گرفتند به سادگی و سهولت ماشین را می چرخاند، زمانیکه غذایی مانند حریره که مثلا دارای بادام است و مخمری دارد که مکمل دیاستاز دیگری است در دستگاه گوارش آدمی وجود دارد و شرح آن را در جلد قبل دادم و می تواند غذای سهل الهضمی برای بدن بوده باشد عسل نیز در چینه دان زنبور بدین علت که دارنده انورتین می گردد که در بدن آدمی مکمل دارد و مخمر آماده کننده ای محسوب است لذا عسل یک نوع غذایی خواهد بود که می توان گفت یک مرحله هضمی را برای بدن آماده کرده و در جهاز هاضمه دندانه بدندانه دیاستازها برای انجام گوارش سهل و ساده ای قرار گرفته و وظیفه خود را به حو احسن اجام می دهد. (با این تفاوت که عسل دارنده عاصر لازم و حریره غذای کم کالری و باصطلاح کم قوه ای است).

اولین دانشگاه جل پنجم - 17

ص : 273

غذا را در دهان آچنان با دیاستازهای موجود در آن مخلوط می کنیم که برای قسمت های دیگر آمادگی هضمی داشته باشد در این حال از عناصر غذا چیزی کاسته نشده و دیاستازهای نیز افزوده گردیده که در این حال عسل نیز همینگونه است که انورتین و دیاستازی در آن بدون آن که انورتین به مواد دیگرش صدمه ای بزند و لهذا عسل یک نوع غذایی است که مرحله ای از هضم را خود آماده ساخته است.

قبلاً در آنجا که از خواص خوردن سبزیجات با غذا مطالبی آوردم و گفتم سبزی هر چندانی کی نیز بوده باشد مشابه حریره ای است که مخمر تکمیل کننده ای دارد و برای کمک به عمل دیاستازی احشاء فعالیت قابل توجهی دارد به قدر کافی سخن گفته ام و در اینجا این قسمت را می افزاییم که عسل فرآورده بهترین قسمت همان سبزیجات است که از انوواعی از دیاستازهای حیوانی نیز به آن افزوده شده است

عسل ضد مستی

عسل آثار الکل را از بین می برد خاصیتی است که یک پزشک آلمانی که متخصص مسمومیت های ناشی از الکل است به آن پی برده حتی می گوید اگر همراه مشروب دو قاشق عسل خورده شود هر چقدر الکل قوی باشد الکل خیلی کمتر در بدن جذب می شود و مستی به وجود نخواهد آمد.

ص : 274

عسل و رماتیسم

Eiss.Munchen Uni 1956

Experimentelle Unters Wchungen Zur Frage Hoing Als Rheuma Diagnoshi Kum Edith Lndemanm.

کلمات امبرده مربوط به رساله ای دکترای آقای ادیت لندمانم است که در دانشگاه مونیخ در 1956 گذرانده راجع به بررسی عسل از راه مطالعات آزمایشی برای پرسش اثر تشخیصی رماتیسم. و نتیجه سئوال این است که آیا تزریقات داخل وریدی داده شده از عسل ارزش تشخیصی برای تعیین بیماری رماتیسم دارند یا خیر ؟

در اینجا بین دانشمندانی به ام Kaul و آقای ادیت بر سر ارزش تشخیصی عسل اختلاف بوجود آمده و آقای ادیت مواردی را نشان می دهد که تسکین درد بعد از تزریق به مدت کوتاهی برقرار بوده و ادعا دارد و در مواردی بهبودی نسبی غیر قابل ملاحظه ای حاصل شده و سر انجام می گوید نمی توان نظریه خودمان را به نظریه کل Kual که در تزریق وریدی عسل یک وسیله مناسبی برای تشخیص رماتیسم و تشخیص افتراقی می بیند ملحق ساخت. (ناگفته نماند در آن کتاب به چگونگی تهیه عسل برای تزریق اشاره شده که پس از استریل کردن و رقیق نمودن و یا در نظر گرفتن شرایط دیگر می توان اقدام کرد) آمپولهائی بنام وهم Mr Woehm که 20 - 040% عسل دارد و

ص : 275

در مبارزه با اختلالات اعصاب حیاتی نباتی اندیکه مورد استعمال داشت در کتابها ثبت شده است.

باز اشاره کلی به خواص عسل

یک اشاره کلی مجدد به خواص عسل می کنم اما نقل از رساله دکترائی که قبلا نام بردم و آقای ربرت مونتاین آنرا گذرانده است حتی جملات آنرا بدون تغییر ذکر می نمایم زیرا وجه مشابه شگفت انگیزی از آنچه وی در رساله اش آورده و تاریخ آن هنوز بده سال نمی رسد با مطالبی دیده می شود که در 14 - 15 قرن قبل پیشوایان اسلام آنرا بیان داشته اند یعنی آنچه را وحی تشریعی هزار و پانصد سال قبل آورد امروز وحی تکوینی (علم) مسئله روزش کرده و باز بدلربائیش می اندازد. اینک مطالب مربوط به صفحه 82 رساله مذکور :

عسل برای تحلیل چربیها و البومین ها یک عامل تحریک کننده روی قلب است و از اینرو در مورد انژین صدری عمل تحریک خود را خواهد داشت.

عسل برای مبارزه با اختلالات قلبی و جریان خون مؤثر است. عسل در مسمومیت های غذائی - بیماریهای پوست (اگزما - سودا - خشکی - و ... در رفع کم خونیها - ضعف ها - تصلب شرائین اثر دارد.

عسل دامنه اثر وسیعی در بیماریهای عفونی داشته و بزودی انرژی و اشتهاء و مقاومت را برگردانده و اختلالات هاضمه ای را برطرف می سازد.

عسل بر قلب و کلیه ها عمل تحمیلی نداشته و من در خاصیت عسل بیافزایم که آنچه راجع به خوردن شیرینی های مصنوعی

ص : 276

در جلد سوم بد گفتم آنرا باعث پیدایش سکته های قلبی دانستم در اینجا توجه فرمائید که عمل شیرینی های عسل برعکس بوده برطرف کننده سکته قلبی است.

پافشاری و اصرار چرا ؟

سیزده قرن سازمانهای مسیحیت پرده ای بر حقایق اسلامی انداختند و نگذاشتند اروپائیان اسلام را بشناسند پرده مذکور که تارش از تعصب و پود چند رنگش از غرض هائی بود هنوز بر آن خورشید حقایق افتاده اما در این اواخر با ارسال مبلغین به اروپا ساختن مساجد و ترویج مراکز اسلامی در آنجا و نوشتن کتابهائی که اصل آن نشان دادن حقایقی است که 15 قرن قبل اسلام آنرا بیان داشته و امروز بدست دنیای مسیحیت بدون توجه به اسلام همان حقایق آشکار می گردد همه و همه انگشت هائیست که زیر گوشه های آن پرده رفته می خواهد آنرا از روی آن همه حقیقت ها بلند کند.

اگر بمن گفته شود چرا اصرار داری هر چه را علم کشف می کند مصداق قبلی آنرا با سابقه 15 قرنیش بیاوری ؟ هرگز نخواهم گفت چنین نیست بلکه می گویم آری اصرار دارم به جهانیان برسانم و ثابت کنم تا چه حد - بهمین علت که قلب حقایق و پرده پوشی شده - بشریت مغبون است ! جهان مسیحیت بهمان دلیل که خانم دکتر هم مذهبی و هم شهری خودشان و ده ها نفر دیگر از دانشمندان نصارا آن را پذیرفته اند که علم پزشکی و جراحی و ... را از اسلام به لطایف الحیل به اروپا برده و بآن نضجی داده و شرح بعضی از آنها را در جلد قبل آوردم خوب بود همینجهان مسیحیت اجازه

ص : 277

داده باشد مسائل مطالب دیگر اسلامی نیز در اروپا بدست همگان برسد و اگر چنین شده بود آیا بشریت زودتر به کرات دیگر نرفته بود ؟ اگر دنیای مسیحیت خوانده بود که حضرت سجاد در مورد نفرین بد دشمنانش می فرماید پروردگارا آبشان را به وبا آلوده کن و حضرت کاظم می فرماید شیطان در ظرف غذا که سرپوش دارد دخالت نمی کند و حضرت صادق که : شیطان بر غذا می نشیند از آن می خورد و بر آن زهرابه می ریزد و حضرت ... آیا زودتر بوجود میکرب اطلاع حاصل نشده بود (1) اگر دنیای دیروز مسائل اقتصادی اسلامی را می دانست آیا سرمایه داری و کمونیست در برابر یکدیگر ایستاده دندان بیکدیگر نشان می دادند و آیا وجود خارجی داشتند ؟ آری من اصرار دارم به جهان مسیحیت برسانم در اثر پرده پوشی سیزده قرنی شما از اسلام بهمین دلیل که در اسلام بسیاری از حقایق بیان شده که امروز شما دیر بدان می رسید مغبونید !

حلال محمد حلال الی یوم القیمه

من خیال دارم انشاءاللّه تمام برنامه دانشکده پزشکی که فهرستش را در جلد اول آورده ام شرح و بسط داده و آنچه اسلام در هر قسمت گفته با آخرین اطلاعات علمی مربوطه اش بیان نمایم حتی جلدهائی بنام فیزیک و اسلام و شیمی و اسلام داشته باشم ولی من در چه خیال و فلک در چه خیال که روز گذشته بمن خبر آوردند آموزگاری جلو یک دکان چیت فروشی ایستاده ، بمردم می گفته است : آیا باور می کنید با این همه پیشرفت در علم که دائم رو به تکامل است این سخن درست باشد : حلال محمد حلال الی

1- به جلد اول میکرب شناسی و اسلام مراجعه فرمائید.
ص : 278

یوم القیامه و حرام محمد حرام یوم القیامه و حلال و حرامی که محمد آورده با تکانهای تکاملی از جا حرکت نکند ؟ من نمی دانم ایراد بمذهب گرفتن و آن هم برای بقال و چقال هنری است و اگر طرف هم نتوانست جواب دهد آیا هر چه بر زبان آمده حقیقت است ؟ آقای محترم اگر شما در برابر بقال می توانید همه چیز مذهب را باطل کنید قدر خود را بیشتر بدانید زیرا اگر در پستوی خانه اتان تشریف ببرید و کسی خانه نباشد حتی می توانید بتمام زبانهای دنیای روز بدون غلط مکالمه فرمائید ما داریم برای شما ثابت می کنیم آنچه را محمد حلال دانست امروز با علم می فهمند حلال است و آنچه را حرام کرد امروز پی به حرمتش می برند شما می فرمائید آیا با پیشرفت علم می توان گفت حلال محمد...

یاد آن روزها که دانش آموز بودم و وقتی سعادت داشتم و بنماز جماعت هم حاضر می شدم به خیر ! در آن ایام متوجه شدم که بعضی از ائمه جماعت پسرشان یا برادرشان هم جزو مامومین و نماز گزاران جماعت آنهایند ولی در این شهر یزد دو نفرند که نه پسرشان بلکه هیچیک از خویشاوندان نزدیکشان پشت سرشان نماز نمی خوانند ، بتدریج در اثر بد گوئی مردم از دو امام مذکور مطلبی را درک کردم که امروز بعلت پیدایش دو نفر (یک دبیر و یک آموزگار) که هر دو آخوند زاده اند و هر جا می رسند حتی سر کلاس از هر دین دیگر بد می گویند ، مطلب درک کرده قدیم را کم کم می خواهم باور کنم و یقین نمایم.

مطلب از این قرار است : هر روحانی نمائی که : چون بخلوت

ص : 279

می رود کار دیگر می کند و رفتارش با مردم به تظاهر و با اهل خانه اش طرز دیگری است سبب می شود فرزندان و اهل و عیالش نسبت به دین بدبین گردند و نه تنها به نماز جماعت وی اقتدا نکنند بلکه جماعتی را نیز مانند شیطان مقتدائی نمایند ! حال تا چه اندازه این مطلب درست باشد هر کس می تواند آخوند زاده هائی را که نسبت به مقدسات دهن دره و زبان کجی دارند در این باره مراقب باشد ! هر چند حضرت نوح هم می تواند پسری نااهل داشته باشد.

عسل برای کودکان و بزرگسالان

کودکانیکه شیر تازه جوشانده بآنها داده می شود که ویتامین هایش از دست رفته است هرگز با افزودن شکر یا قند صنعتی نمی توان جبران از دست رفته ها کرده و شیری نزدیک تر به شیر انسان بدست آورد ، مگر آنکه مقداری عسل بشیر افزوده شود که در این صورت علاوه بر جبران از دست رفته ها عناصر مهم رشد و تغذیه موجود در عسل برای کودک سودمند خواهد بود.

بعد از سی سالگی یز عسل آن چنان سیر حقیقی تغذیه ای بوجود خواهد آورد که بعضی از پزشکان عقیده دارند عسل همان ارزش را در بوجود آوردن سلامتی عمومی دارد که میوه جات دارند.

باز هم دانستنیهائی از عسل

تریپتوفان اسید آمینه ای که در جلد هشتم (مربوط به گوشت) از آن صحبت خواهم کرد از لحاظ بیوشیمی قابل توجه است زیرا

ص : 280

می تواند دزامینه و کربوکسیله شده تبدیل به اسید اندول استیک گردد همچنین در اثر دکربوکسیلاسیون تبدیل به تریپتامین شود. تریپتوفان در اثر باکتریهای موجود در روده بزرگ به اندول و اسکاتول تبدیل می شود - تریپتوفان در اندام حیوانات عالی به اسید نیکوتنیک و در حشرات به ماده رنگین تبدیل می شود که چشم و بالهایشان از آن رنگ است.

ساس و زنبور عسل در سلسله اعصاب خود سلولهای عصبی ترشحی دارند مانند قسمت خلفی هیپوفیز در انسان و لذا آن را هرمون گویند و نقش این هرمون بر دگردیس نمودن حشرات است و آن را هرمون پیری هم گویند زیرا اگر ترشح نشود حشره در مرحله لاروی متوقف می ماند یعنی جوانیش طولانی می شود سه دانشمند ژاپنی دویست و بیست هزار کرم ابریشم را به کرده صاف و متبلور نموده دو میلی گرم از هرمون مذکور را بدست آوردند که با کمال تعجب مشاهده شد همان کلسترل خالص است که در انسان نیز نقش مهمی را و احتمالا پیر کردن بعهده دارد !

عسل در تراپوتیک و روش درمانی

آنچه را هم اکنون خواهم گفت بنظرتان خواهد آمد که قبلا نیز گفته ام و تشخیص درستی داده اید ولی در این قسمت مطالب اضافه تری هم دارد و آنچه تکراری است با ذکر مدرک خواهد بود.

اصولا بنا بر عقیده پزشکان ، قدرتی که بهترین نگهدارنده سلامتی جمعیت محسوب می گردد در گیاهان است ، و آنچه در گیاهان

ص : 281

یافت می شود که پایه و اساس گیاه محسوب بوده و خواص گیاه از انهاست در عسل وجود دارد آن چنان که گوئی هم جوشانده گل گیاهان در عسل است هم عناصر موجود در خاکستر گل گیاهان بوسیله زنبورها وارد عسل شده است.

ولی عسل اضافه تری هم دارد و آن اسید فرمیکی است که زنبورها به عسل می افزایند تا دوام بیشتری داشته باشد و زود فاسد نشود و نگندد و بتواند در فصل غیر گل نیز غذایشان باشد و پس از سالیان دراز غذای شفا بخش انسانها.

ما وقتی بدون تدبر توجه قرآن می خوانیم تعجب می کنیم که می فرماید زنبورها عسل از گیاهان تهیه می کنند تا مردم از آن شفا ببرند در صورتیکه همان عناصر موجود در گیاه در عسل وارد می شود و جائی از قرآن به شفا بخشی گیاهان اشاره نشده است با آن که خواص درمانی و شفا بخشی زیادی هم دارند که در روایات و اخبار (14 قرن قبل) و هم اکنون (بوسیله دانشمندان و پزشکان) توسط اوراق تراپوتیکی و فارماکولژی بآنها اشاره شده و می شود ، گویا قرآن می خواهد به عناصر مفید و شفا بخشی که بوسیله زنبورها وارد عسل می شود اشاره کرده چنین بیان دارد که : زنبورها عسل برای خودشان می سازند بعنوان خوراک و چون مردم از آن بخورند خاصیت شفا بخشی نیز خواهد داشت ، عسل برای زنبور غذا و برای انسان غذا و شفاست این معنی را می دهد که زنبوز یک چیزی به خواص داروئی گلهائی که از آن بهره برداری کرده می افزاید که یکی از آنها اسید فرمیک است که در حقیقت بعلت خاصیت میکرب کشی اش می توان

ص : 282

گفت زنبورها به خاطر انسان خاصیت شفا بخشی به عسل افزوده اند در حالی که برای خودشان فقط نوعی پیشگیری از فساد ماده غذائیشان بعمل آورده ااند.

همین اسید فرمیک در عسل است که با عفونت های چندی بویژه عفونت های در روده ها مبارزه می کند چنان چه باکتریولژیست معروف آمریکائی دکتر S. M. Sackett از فیلادلفیا باکتریهای چندی که شناخته شده بودند (تیفویید - دیسانری - پریتونید - برنکوپنومونی) بر عسل خالص کشت داد و ثابت کرد که پس از چند ساعت یا چند روز جز میکربهای مرده باکتری دیگری در عسل یافت نمی شود و عسل تنها حامل میکرب نیست بلکه کشنده میکرب است.

یک استفاده ای که عسل برای کودکان دارد و در 1940 بوسیله دکتر D. Jarwis آمریکائی معلوم گردیده قدرت ضد رطوبتی عسل در کودکان است که در نتیجه جذب رطوبت و محروم ماندن باکتریها از محیط نامساعد غیر مرطوب انتشار آنها متوقف می گردد بعلاوه عسل نتیجه بسیار خوبی در شب شاشی کودکان دارد و نزد کودکان عصبی نیز گه عادت به ناخن جویدن دارند مفید است (و یا کودکان اغلب هیجانی اند یا انگشت می مکند و بد حرف می زنند).

عسل چگونه جاذب رطوبت است و چسان آب را نزد خود نگه می دارد بدون اینکه حالت آرامش بدن را بهم بزند بعلت این است که برای جذبش تحمیلی بر روده ها وارد نشده و بآرامی از خون گذشته و اثر اصلی آن با فسفر است.

ص : 283

نزد کودکانی که کمتر عصبانی اند دادن یک قاشق قهوه خوری عسل قبل از خواب برای خوب خوابیدنشان کافیست و برای بچه هائی که شب شاشی دارند با دان یک قاشق عسل هر عصر بزودی بهبودی خواهند یافت و نویسنده بنام یک پزشک بشما اجازه می دهم بدون مشورت با پزشک دو مورد اخیر را چنانچه عسل خوبی دارید و تشخیصتان درست است بکار ببرید و آنان را نجات دهید.

در 1952 باز دکتر Jarwis یک روش تازه ای برای استعمال عسل پیشنهاد نمود و آن دادن عسل برای التهاب و رنج های عضلانی است (چنگ شدن و انقباض - دردها - سفت شدن - بی حس شدن) وی دستور می دهد روزانه شش قاشق قهوه خوری عسل (بعد از غذا دو قاشق) خورده شود عسل در اینجا نسبت CaPکالسیم فسفر را تعدیل کرده و بر انقباضات چندی از جمله مربوط به ابروها و لب ها و چنگ های عضلانی شبانه و چنگ شدنهای قلبی و فلج های عصبی صورت مؤثر است. مهمتر اثر عسل بر روی پلیومییلتی (فلج اطفال) است که بیماری ناراحت کننده و ضعیف نماینده ای است و در تعقیب آن فلج چنگ شدن عضلات - انقباضات بتناوب عضلات پیدا می شود و باز اثرش با ترمیم و تعدیل عناصر پتاسیم و کلسیم و فسفر می باشد حتی بعقیده بعضی در حین حملات ویروس نیز تعدیل عناصر نامبرده در خون مانع از انتشار و خشونت ویروس می گردد.

ص : 284

ارزش غذائی عسل

پرفسور فورژری P. fourgerit دامپزشک در 1951 ترکیبات عسل را به سنجش در آورد و اظهار داشت عسل یک غذای انتخابی است که تنها انرژی زا نبوده بلکه ترمیم کننده نسوج نیز بوده و طبق نظریه پرفسور بارنی امریکائی Barney : یک کیلو عسل با پنجاه تخم مرغ - پنج لیتر شیر - دو کیلو مرو - 750/1 کیلو گوشت گاو - 26 بنان Bananes - 40 نارنج هم ارزش است.

عسل یک غذای رشد - تقویت - ترمیم محسوب شده و برای کودکان عالیترین خوراک محسوب می شود.

وسیله میکرب کشی عسل

آلدئید فرمیک یا فرمول که توسط زنبور عسل به عسل افزوده می شود نه تنها از فاسد شدن عسل جلوگیری بعمل می آورد بلکه از رشد و نمو باکتریها در عسل نیز ممانعت نموده کشنده باکتریهاست. فرمول در شیره عسل گیاهان اروپائی یافت نمی شود (در گیاه کاپ کلر مقدار کمی دیده می شود)

پرفسور هومل برای صد گرم عسل Opercule نشان داد که در 165 سلول کارگر مقدار 01865/0 گرم اسید فرمیک 22 درصد وجود دارد.

الدئید فرمیک از کجا پیدا می شود ؟ یکی از دانشمندان فکر می کرد الدئید فرمیک در دستگاه گردش خون این حشره یافت

ص : 285

می شود و از آنجا به غدد بزاقی اش می رسد در صورتیکه بعدها ثابت شد با هر مکیدنی از زنبور عسل برای ورود به چینه دان شیره عسلی یک قسمت بزاق از زنبور دریافت می دارد و بکمک این عمل هیپوتز وسائل فراهم شدن الدئید فرمیک در چینه دان زنبور به تحقق می رسد و در این هنگام است که الدئید فرمیک بسیار کمی (تراس) به نسبت شیره عسلی که وارد بطن زنبور شده به معده اش وارد می گردد و همین اندک ناچیز الدئید فرمیک ارگانیک ، یک ضد عفونی بسیار عالی است که حضورش در عسل یک رل بسیار مهمی دارد که اجازه می دهد عسل برای مدت مدیدی امکان نگهداریش بوده و بتوان از آن فراورده های طبی نیز تامین کرد (مجدد در اینجا متوجه بطون زنبور شدید که دهان - چینه دان - معده اش از جمله بطن های زنبور است و 15 قرن قبل قرآن باین مطلب تازه کشف شده با ذکر کلمه بطون اشاره فرموده است).

خواص آزمایشی عسل

عسل توجه بیشتری از لحاظ پژوهش داشته و دانشمندان همیشه برای پیدا کردن خاصیت تازه ای از عسل دست به آزمایش های جالبی زده و تحقیقات و کشفیات خود را در این زمینه منتشر نموده اند از جمله :

درباره کرناکسی متری تأثیر عسل روی قلب قورباغه در دانشگاه ماربورک در سال 1955 توسط آقای Heninz ،Haun .

تأثیر عسل روی استروفانتو کستینه (دانشگاه مونیخ 1951) بوسیله آقای Papazolez Marius .

ص : 286

تأثیر عسل روی استروفانتو کستیته (دانشگاه مونیخ 1951) بوسیله آقای Papazolex Marius تأثیر عسل روی دندانها (نام کتاب زنبور عسل و معنی بیولژی آن) توسط آقای Genosko Hans

عناصر عسل و پزشکی 1949 در تولوز توسط آقای Regonult Michel

مطالعات روی شیر - عسل برای بچه های زودرس و نوزاد با تغییرات لکوسیتی ، هموگلوبین و رتیکولوسیتی و اریتروسیتی رساله دانشگاه توبینگتن 1962 توسط آقای Wis Mair Fritz و مطالعه عسل بر روی قلب توسط واستلبر در 1957 که قبلا بیان کردم.

خواص موم عسل

بادها را از بین می برد: دردها را تسکین می دهد ، محرک قوه باه است : بجای دردناکی بمالند دردش را کاهش می دهد بهضی عقیده دارند جویدن روزانه یک قطعه موم باندازه یک آدمس بمدت ربع ساعت در درمان سینوزیت ها بسیار مؤثر است (البته پس از 15 دقیقه باقیمانده را باید تف کرد)

خواص زهر زنبور عسل

زهر زنبور عسل از قدیم مورد استفاده قرار می گرفته و در کشورهای ایران و بابل و مصر و هندوستان و نزد اسلاوها بعنوان درمان مورد استعمال داشته است.

امروز داشن پزشکی به زهر زنبور عسل جنبه علمی درمانی داده است و ثابت نموده سم مزبور دارای خاصیت مغناطیس و عناصری

ص : 287

ارزنده و اسیدها و مواد ارگانیک از نوع اتزئوز Stereosمی باشد و خصوصیات شیمیائی و فیزیولژی زهر زنبور اصولا بستگی به ترکیب آلبومین آن دارد.

زهر زنبور عسل مایعی است روشن با طعم تلخ و دارای بوئی شبیه به بوی عسل و ورود آن به بدن احسای درد و پیدایش قرمزی و ورم می نماید در انستیتو پزشکی شماره 2 مسکو در سال 1948 توسط پرفسور زایتسف آزمایش بیولژی خاصی انجام گرفت : در جلسات اول 2 - 3 باز زهر بمقدار حداقل وارد بدن بیمار کرد و بدن را برای پذیرشزهر و ایجاد حالت استعداد آماده ساخت.

زهر مزبور بر روی اشخاص مختلف تاثیرهای گوناگون دارد بعضی ها نسبتا تا 200 الی 300 نیش زنبور را بخوبی تحمل می نمایند و برهی با نیش یک زنبور نفسشان تنگ می شود سرگیجه می گیرند عرق سرد می کنند نبضشان تند می زند گاهی خارش یا کهیر دارند یا ... ولی مرگ در اثر نیش زنبور بسیار نادر است.

زهر زنبور بمحض ورود به بدن حیوان یا انسان از اول بر سیستم غددی اثر می نماید و آزمایش های مزبور زیر نظر دانشمندی بنام آرتموف در آزمایشگاه گورکی انجام گرفت در ضمن آزمایشات اثر زهر بر موش اسجاد ضعف رفلکس های مشروط نمود و آنچه اهمیت داشت قابلیت تاثیر بخشی آن بر جریان لخته شدن خون می باشد که با وارد کردن زهر در ورید موش های سفید خوین که قبلا در 18 الی 20 ثانیه لخته می شد مدت آنرا

ص : 288

به 5 الی 8 دقیقه تاخیر رساند ، و از عجائب اینکه اگر همان سم را در شریان حیوان وارد کنند قابلیت لخته شدن خون را تسریع می نماید.

از آزمایشات فوق خاصیت شفا بخشی زهر زنبور عسل در بیماریهای تنگ نفس ، اندارتریت وارتر واسکلروز (تصلب شرائین) معلوم گردید. (1)

خواص خسروانی خورش

آنچه را زنبوران به ملکه خود می خورانند و موجب طول عمرش می شود آنرا ژله رویال Royal Jellyیا خسروانی خورش گویند و در آن قریب چهل عنصر اضافی از عسل یافته اند. ماده مزبور ضعف قوای جنسی مرد و زن را برطرف می سازد تصلب شرائین را درمان می کند آستم و تنگی نفس را از بین می برد اثر ضد تشنجی بارزی دارد ضد عفونی کننده و میکرب کش خوبی است ، دفاع بدن را زیاد و ضعف اعصاب را برطرف و عدم توازن ترشحات غددی را متعادل و رشد کودکان را متناسب و دوره یائسگی مردان و زنان را با نشاط می سازد - بعضی عقیده دارند بر سرطان نیز مؤثر است.

خوراکهای لذیذ عسلی(2)

1 - برای ساندویچ عسلی ، چند دانه بادام را (پس از

1- از منابع علمی شوروی نقل از مجله دانشمند شماره 34.
2- این قسمت از کتاب اعجاز گیاهان داروئی در درمان بیماریها استفاده شد.
ص : 289

اینکه پوستش را گرفتید) با عسل مخلوط کرده و پس از اینکه لای نان باندازه کافی کرده گذاشتید ، مخلوط مزبور را بآن اضافه کرده میل کنید.

2 - برای تهیه حلوای خرمای عسلی ؛ ربع کیلو خرما را قطعه قطعه کرده آن را با 90 گرم گردو و یا بادام خرد نموده و یک قاشق سوپخوری عسل و یک قاشق سوپخوری زنجبیل پرورده (خرد کرده) مخلوط می کنید کوفته ای از آن درست می نمایید و در شکر نرم می غلطانید و میل می کنید.

3 - برای تهیه توفی لذیذ عسلی 2 قاشق سوپخوری عسل و دو قاشق سوپخوری شیر و 75 گرم شکر و 60 گرم کره و یک قاشق دسرخوری اسانس قهوه را فراهم آورید. اول شکر را بجوشانید و سپس شیر و کره را مخلوط نمائید بعد عسل را برآن افزوده صبر کنید تا قوام بیاید یک ذره از ماده قوام آمده را روی ظرفی بریزید. اگر فورا سفت شد یک بشقاب چینی را با کره چرب نموده و اسانس قهوه را به مخلوط فوق افزوده و آن را روی بشقاب پهن کنید تا سفت شود (برخی بجای اسانس قهوه ، پسته و خلال بادام مخلوطش می نمایند).

4- برای تهیه مربای توت فرنگی، یک کیلو توت فرنگی اعلی و یک لیمو ترش نسبتا درشت و یک کیلوگرم و نیم کیلو شکر و 125 گرم عسل را فراهم آورید، اول توت فرنگی را له کرده روی آتش ملایم قدری بپزید، سپس شکر را به آن بیفزایید و خوب هم بزنید. بعد شعله آتش را بیشتر کرده عسل را مخلوط و مدت چهار دقیقه بجوشانید و کفی که روی آن جمع می شود

ص : 290

به کمک قاشق جمع کرده و دور بریزید : باز مدت 5 دقیقه بهم زدن را ادامه داده آنرا در بطریهای گرم خالی کنید. 5- برای تهیه نان با دامی عسلی : مقدار ربع کیلو عسل یک فنجان آب گرم و نیم فنجان روغن نارگیل و ربع کیلو نارگیل ریز ریز شده و 75 گرم آرد سبوس دار را تهیه کنید. اول روغن نارگیل و عسل و آب گرم را خوب با هم مخلوط کرده سپس نارگیل قطعه قطعه شده و گندم را مخلوط کنید ، بعد آنرا بهر شکل که می خواهید بریده در یک ظرف چرب شده قرار داده مدت نیم ساعت در فر ملایم بپزید. صفحه 291 عسل در روایات و اخبار

ص : 291

ص : 292

عسل در روایات و اخبار

عسل برای دلدرد

حضرت علی شخصی را که به دلدرد مبتلا بود چنین راهنمائی فرمود که برود از مال حلالی دلچسب مبلغی عسل بخرد و با آب باران مخلوط کرده بخورد.

نقلا عن العیاشی مرفوعا الی امیرالمؤمنین (ع) ان رجلا قال له انی موجع بطنی فقال الک زوجه قال نعم قال استوهب منها شیئا من مالها طیبه نفسها ثم اشتربه عسلاثم اسکب علیه ماء السماء ثم اشربه فانی سمعت اللّه سبحانه یقول فی کتابه و انزلنا من السماء ماء مبارکا و قال یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للناس و قال وان طبن لکم عن شی ء منه نفسا فکلو هنیئا مریئا و اذا اجتمعت البرکه و الشفاء و الهنیی ء شفیت انشاء اللّه.

خوانندگان اگر زحمت خواندن این جلد را تحمل نموده باشند تا حدودی به خواص عسل آشنا شده اند لذا می توانم بزرگی و بلکه اعجاز کلمات پیشوایان اسلام را با آنان در میان بگذارم و مطالب علمی چندی را آن هم از نهاد یک روایت غذائی بظاهر کوچک اسلامی برای آنان مورد بحث قرار دهم که پاره ای از آنها چنین است.

1) کسی که بناراحتی بر سفره نشسته است صرفنظر از اینکه اشتهایش کور است برای هضم و جذب همان چند لقمه ای

ص : 293

هم که بزور می خورد هیچیک از اعضایش با عتدال و میزان نخواهد بود و شرح مفصل و چگونگی و مکانیسم اعمال مذکور را در جلد سوم و چهارم برایتان شرح دادم و گفتم چگونه مراکز عصبی هیپوتالاموس در این کار دخالت دارند و...

حضرت می فرماید آن چنان مالی برای خرید عسل تهیه شود که از پاک ترین و حلال ترین وجه ها بوده و کاملاً در تصرف و ملکیت طرف باشد که از همه بهتر صفات مذکور را میتوان در مهریه ای یافت که شوهر برای زن معین نموده است. مقصود حضرت این می باشد ، ثمنی که برای تهیه عسل فراهم میشود باعث ذوق و شوق شود و خورندهاش با کیف و لذت و اشتها و آرامش آن را تناول نماید. (مالی نباشد که به عصبانیت یا ستم تهیه شده و با حالتی غیر متعادل از حلقوم پائین میرود بلکه مالی باشد که آدمی را بیاد ماه عسلش اندارد نه بیاد روزگار ستم و ترس و اندوه).

2) در قسمت اول فقط آنچه را کم داشت تا تکرار ورو نویس آن را در آخرین اطلاعات علمی به بینیم اینکه حضرت نقشه ای از مغز و اعصاب را برای ما بگیتراند و ما را با آزمایشگاهی بخواند که رد آنجا اعمال و مکانیسیم و هضم و جذب غذابمانشان داده شود اما اگر نشان نداد فرمود :

پروردگار سبحان در کتابش : باران را مبارک - عسل را شفابخش - مال مذکور راهنی ء و گوارا معرفی فرمود و هر گاه مخلوطی از این سه موجود شود برکت و شفاء و گوارا خواهد بود که هنی ء بودنش را که همان خوردن با آرامش خاطر و وجود هضم و جذب با عتدال بود و گفتم.

ص : 294

اما آب مبارک : باران پس از چند دقیقه باریدن بهترین آب خواهد بود زیرا قطرات اولیه گرد و غبار و چیزهای دیگر موجود در فضا را با خود بپائین خواهد آورد و اثر آن در لحظات اول بر شیشه های در و پنجره و ماشین که گل آلود میسازد مشهود است هر بارانی محتوی مقدار معینی ویتامین 12 Bبوده ولی باز در اسلام بارآنهاار لحاظ شدت باریدن و خاصیت بخشیدن با انواع و اقسام تقسیم شده اند و از باران نیسان تعرکیف خاص و خاصیتی بیشتری بعمل آمده و آن را در مواردی برای درمان ذکر کرده اند و من بزودی از مدارک علمی دست اول در این باره مطالبی برای شما خواهیم نوشت که خلاصه را هم آن این است که می گویند آب باران در یک مدت مخصوص از بهار که ازن در فضا بیشتر است (تقریبا با ایام نیسان برابر است) دارای خاصیت خارق العاده آرامش بخش اعصاب می باد و با این توجه به عظمت سخن حضرت پی خواهید برد که اگر عسل شفا بخش و آب مبارک و مال گوارا جمع شود چه اثری بر بدن خواهد گذارد ولی چرا حضرت آنرا در مورد دلدرد تجویز فرمود :

3) از مشا خواهش می کنم باید بیاورید که طب جدید و قدیم مورد استعمال عسل را که شرح می دادند راجع به اثر آن بر ناراحتی گوارشی چه عقیده داشتند و همین بذل توجه برای توجه به بزرگی سخن کافیست این را نیز توجه داشته باشید که مریض به یک بیماری فوری و اور ژانس مبتلا نبوده زیرا خدمت حضرت رسیده بعلاوه حضرت مهلتی برای تهیه وجه و آب باران جهت وی مقرر فرمود.

ص : 295

شما علت دلدرد را هر چه تصور نمائید به رل اساسی عسل هم توجه خواهید داشت که اسید فرمیکش ضد عفونی کننده خوبی است - کلسیم و منیزیمش آرامش اعصاب می دهد و مواد پانسمان کننده هم دارد هضم و جذبش نیز آسان بوده و بر روده تحمیل نمی شود و مهمتر از همه که رل تقویتی را نیز بطور ثانوی دار است و همه را قبلاً شرح دادم پس چرا روی یکنوع دلدرد مزمنی مؤثر نباشد ؟

عسلی که با ارامش خاطر خورده شود و رل آرام بخش اعصابش را توسط آب باران تقویت نمایند با توجه به اثر ضد عفونی کننده و پانسمان نماینده و هضم و جذب آسان که دارد در نظر بیاورید بعد هم اگر پزشک هستید یا به پزشکی که دوست شماست دسترسی دارید بگوئید برای شما دلدردهائی را بشمارد که زمینه عفونی - سوء هاضمه ای - تورمی دارند و آن وقت بدانید عظمت سخن حضرت را تا کجایش فهمیده ایم.

4) دانستیم چرا عسل شفابخش است زیرا از همه گلها و کل الثمرات تهیه میشود و بر کل و بسیاری بیماریها درمان است.

دانستیم چرا مال حلال گوارا است زیرا خوردن غذائی که از آن مال تهیه میشود با آرامش خاطر بوده و هضم و جذب خوبی خواهد داشت.

ولی آب نیسان یا باران مبارک است یعنی چه ؟ اگر بکلمات مبارک در قرآن شریف توجه نمائیم این معنا نیز بزودی معلوم میگردد زیرا قرآن برکت دادن را در مواردی بکار برده که مخلوق توانسته است همان خاصیتی که خالق سبحان با او عطا

ص : 296

فرموده به منصه ظهور و بروز برساند و من قبلاً راجع به زمین پر برکت و مبارک از کنار رودخانه و وادی که در آنجا صدائی برای حضرت موسی بلند شد و سرگذشت آن در قرآن است برای شما مطالبی آورده ام و اینک آب باران و نیسان را با همان خاصیت از این جهت مبارک معرفی می نمایم که می تواند آنچنان مایع بین سلول بدن شود که اعتدالی را بهم نزند و اختلافی بوجود نیاورد و برکت و مبارک باشد و چون به زمین ببارد بواسطه داشتن ویتامین ب 12 رشد درختان را بیشتر از زمانی کند که با آنها آب دیگر داده میشود.

درد بی درمان

خسته شده اید باز خارج از موضوع بگویم برای اینکه تنوعی بوده باشد.

پشت جلد همین کتاب نوشته شده است : عسل اعجاز می کند ایراد نگیرید که معجزه مربوط به پیامبران است. کلمه اعجاز در قرآن آورده نشده و به جای آن آیه ذکر گردیده. از بطن زنبور عسل مصفای شفابخش بیرون آید خود آیه و معجزه ای است بعلاوه که میتوان گفت اشاره پروردگار سبحان به خاصیت شفابخشی عسل ، شفا دادن یعنی کاری را انجام دادن که عناصر دیگر در کردنش عاجزاند !

اما درد بی درمان :

من هنوز بیش از چهار جلد از کتابهایم به چاپ نرسیده فوق العاده مورد محبت و عنایت و تشویق مسلمانان سراسر جهان

ص : 297

قرار گرفتم مخصوصا از شهرهای کشور عزیزم ایران و عراق و حجاز و کویت و هند و کشورهای اروپا که جز هند روزهائی چند در هر کدام بسر بردم از همه نامه هائی به من رسیده و میرسد و آن چنان تشویقم می کنند که با آن همه کار و مشغله ای که دارم باز از هر فرصتی برای نوشتن کتابهایم استفاده می نمایم بخصوص که میل دارم تا زمانی کارمند هستم آچنان باشم که نگویند این هم کسی که کتاب مسلمانی می نوشت وقتش را دزدید و از زیر کار در رفت ولی باز هم درد بی درمان را بگویم که :

همکار روشنفکری بعنوان مأموریت به یزد آمد در باره یک نوع بیماری بحثی شد من هم چیزهائی گفتم همکارم گفت آنچه من از یکی دو نفر همکارانم شنیده بودم تصور می کردم تو فقط دعای کمیل و خواجه نصیر می خوانی.

درد بی درمان

در جلد اول چند نوبت خود را نادان و ناتوان معرفی کردم تا آنجا که مورد سرزنش و اعتراض قرار گرفتم ولی باز ضمن اعتراف به نادانی و ناتوانی خود باید به این درد بی درمان اشاره کنم که متأسفانه در بعضی ادارات کسی گاهی اگر از علم مربوط به رشته غیر اداریش مخصوصا اگر از مذهب سخنی بگوید مثل این است که از کارمندی خارج میشود و از درجه اعتبار ساقط می گردد و بر عکس اگر به شب نشینی ها و بساط ها و بی بند و باریهایش اشاره گردد بر درجاتش افزوده و موجب بیشتر کارمند شدنش است.

من نیازی ندارم که بگویم حتی در ساعت اداریم روزنامه ای نمی خوانم مگر آنکه آخر وقتی باشد آن هم از طب و بکار

ص : 298

شغلم مربوط ، از کسی مزدی نمی جویم که بگویم سعی دارم به مردم خدمت کنم زیرا مزد مرا پروردگار سبحان قبلاً عطا فرموده و یکی از آنها بسرعت چرخیدن قلم در دستم و بوسعت متوجه شدن به مطلب در مغزم است و او را جل جلاله سپاسگزاری و ستایش می کنم ولی چرا باید کسی که از مذهب مطالبی می داند و بر محل کارش سنگینی نمی کند با عبارات و ادعاهای غیر منتظره روبرو شود ؟

یقین است رنجشی از این سخنان در دل خوانندگان ایجاد شد : جرا یک جا بحث از این میشود اسلام درباره تازه ترین موضوع علمی روز «اثر رنگها در شفای بیماران» هم مطالبی دارد و در کنار اینگونه مطالب برگزیده و ارزنده از زندگی خصوصی آن هم در سطح پائین اوراقی سیاه می گردد ! ولی فراموش نفرمائید که نویسنده انتظار دارد هر چه از اسلام و علم است بدون غلط آورده شود و هر چه از خودش است تصحیح گردد.

یاد آوری

با آنکه این مطلب تکراری است باز هم گفته شود. هم اکنون بحث من درباره سخنان و مطالب و مسائل مربوط به 14-15 قرن پیش آغاز می گردد. آنچه تردیدی در آن راه ندارد : موجود بودن کتابهای خطی چندی است که اخبار و روایاتی در آنها دیده میشود که در اینجا نقل می کنم و تاریخ نقل و سند آنها به حدود هزار سال یا بیشتر میرسد و در برابر کتابهای قدیمی مذکور کتابهای پزشکی درمانی جدیدی است که تاریخ تحقیق

ص : 299

و بررسی علمی آنها از یکصد و پنجاه سال متجاوز نیست.

مدرک هر مطلب علمی را مطالبه کنید در اختیارشان قرار میگیرد بعلاوه چیز مهمی نیست می توانید از آقایان دانشجویان مربوطه بپرسید.

اگر آدرس روایات و اخبار نیز خواستید برای چندمین نوبت تکرار شود که همه از کتابهای السماء و العالم مجلسی (14 بحار) و سائل الشیعه - مستدرک باب اطعمه و اشربه نقل میشود ولی راجع به عسل کلیه آنچه از پیشوایان دین خواهم گفت از بحار است بجز دو خبر که علامت گذاشته شده و از مستدرک می باشد.

قلب و عسل

صرفنظر از اینکه گفتیم گلوکز و مواد قندی دیگر موجود در عسل انرژی زا بوده و برای بدن تقویتی بشمار میرود تا کنون چندین مطلب راجع به عسل برایتان نوشتم که خلاصه بیشتر ارزنده هایش بقرار زیر است.

قبلاً یاد آوری نمایم که گفتم مواد صمغی عسل نیز مانع پیدایش اسکلر وز عروق و تصلب شرایین گردیده و لذا قلب در قبال رگهایی که تنک نشده و با عتدالند می تواند براحتی کار فرستندگی و گیرندگی خون را انجام دهد.

چند نوبت مدارک گوناگون آوردم که عسل مؤثرترین مواد بر بیماریهای کبدی بویژه بهترین درمان یرقان بوده و اختلالات عصبی را نیز برطرف میسازد.

خواهش می کنم مجدد نگاه سطحی و تندی به خواص عسل

ص : 300

بفرمایید ولی اگر دیدید عسل نسبت به کارهایی که باید قلب انجام دهد اعمال زیر را بعهده دار است : هضم جذب و غذا را آسان کند دفعش از راه کلیه تحمیلی نباشد و مشقتی برای دستگاه ادراری بوجود نیاورد. اعصاب را با اعتدال نگهدارد و تمام مسیری را که خون باید از آنها عبور کرده به بدن برسد (شرایین) و کلیه مجاری که باید خون از آنها گذشته بقلب وارد گردد همه و همه جدار قابل انعطاف و لاستیته و اعتدال دارند آیا چه خصایص و صفاتی را برای چنین قلبی قابل خواهید بود ؟ تصور کنم خواهید گفت نسبت به این قلب شفقت شده و مدارا گردیده و چنین قلبی می تواند سالیان دراز در سینه بطپد و صاحب خود را بداشتن زندگی دراز و با نشاطی امیدوار سازد حال به معنی الارعاء که معنی ابقاء و رفق و شفقت می دهد در آن خبر نبی گرامی توجه کنید که حضرت فرمودند : نعم الشراب العسل یرعی القلب و یذهب برد الصدر. چه خوب آشامیدنی است عسل که سردی سینه را بر طرف می سازد و قلب را برای زمان بیشتری آماده نگهمیدارد و مدارا و شفقت و رعایت می نماید.

عسل و حافظه

الان گفتم صمغ موجود در عسل نمی گذارد جدار جدار عروق سفت شود و متصلب گردد و در جای دیگر خواندید که چگونه ویتامین D موجود در عسل اعمال بین کلسیم و فسفر را منظم میسازد و در نتیجه اعصاب خوب کار خود را بسر انجام میرسانند اعصابی که پیوستگی و وابستگی کلی با یونهای کلسیم و فسفر دارند اعصابی

ص : 301

که امروز معلوم گردیده تمام نقاطش نگهدارنده حافظه اند. یعنی اگر در مغز مراکز مختلفی یافت شده و یک جا مرکز تکلم است و جای دیگر مرکز بینائی یا کتابت یا... حافظه در سراسر بدن هر جا عصب هست وجود دارد و باز بیاد شمامی آورم که این آزمایش را دانشمندی بر روی کرمهائی انجام داد که یک رشته عصب از سر تا دمشان کشیده شده بود آنها را در ظرف آبی ریخت نوری شدید و صدائی ایجاد میکرد و شرائط انعکاسی بر ایشان بوجود می آورد و آنها را نسبت به آنها عادت داد که با تابش نور فرار کنند و با صدا عکسل العملی نشان دهند بعد کرمها را نصف می کردم کرمها جدید از بازهر کدام کرم تازه و کاملی بودند در برابر انعکاس های مذکور عکسل العمل داشتند و حافظه خود را از دست نداده بودند و بدین طریق ادعا کرد که نیروی حافظه مرکزش در مغز نبوده در سراسر اعصاب پراکنده است بهر صورت عسلی که همه نوع مرافقت و مراقبتی را نسبت به دستگاه عصبی نموده آنرا با اعتدال نگهمیدارد و عسلی که جدار عروق را نرم نگهداشته موجبات خوب مشروب شدن یعنی خوب غذا رسیدن به مغز و اعصاب را هم فراهم می آورد و می توان گفت غذائی است نگهدارنده حافظه ، حافظه ای که در سراسر سلسله اعصاب موجود است همانگونه که در 15 قرن قبل نیز نبی گرامی فرمودند خمس یذهبن بالنسیان و یزدن فی الحفظ و یذهبن بالبلغم السواک و الصیام و قرائه القرآن و العسل و اللبان و باز جای دیگر فرمودند من اراد الحفظ فلیا کل العسل توجه فرمودید یکجا نبی گرامی اشاره به خاصیت نگهدارندگی

ص : 302

قوای حافظه عسل و جای دیگر به این مطلب خبری می دهند : کسی که می خواهد از فراموشی و نسیان دور گردد عسل بخورد و قبلاً اشاره کردیم که صمغ ورزین های موجود در آن که در عسل وجود دارد کلسترل و رسوبهای جدار عروق مغز را پاک می کند و با بهتر رسیدن خون یعنی غذا به مغز و اعصاب فراموشی دست نخواهد داد.

چرا قرائت قرآن و مسواک کردن و روزه نیز مانند عسل عمل یذهبن بالنسیان و از بین بردن فراموشی دارند کافیست گفته شود مسواک چرکها و آلودگیهای بن دندآنهارا اجازه نمی دهد به کیفیت سموم وارد بدن شوند و روزه نیز از زهر به های ایجاد شده از پرخوری جلوگیری نموده و همه و همه با خواندن قرآن مجید که آدمی را به اطاعت از قانون و از جمله مسواک کردن و توجه به عسل داشتن و بر حذر نمودن از پرخوری تشویق می کند و امید دارد و در این صورت آنچه نصیب آدمی شده جدار عروقش از اسکلروز و تصلب بدور مانده در نتیجه فراموشی از بین رفته است و در جای خود به تفصیل به این اعجاز اسلامی نیز اشاره خواهیم کرد که چرا مسواک بر طرف کننده نسیان است ولی راجع به روز در جلد سوم به تفصیل گفتیم (مجدد رزین و صمغ موجود در عسل را نقل از مرگ مانوئل مطالعه فرمائید که چگونه جدار رگها را از رسوبات پاک و مغز و اعصاب را تغذیه و تقویت می نماید).

ص : 303

عسل و چشم

امروز برای آب مروارید چشم علل قائلند که یکی از آنها کمبود چند ویتامین در بدن است.

قبلاً در همین جلد خواندید که عسل را چگونه در درمان بیماریهای چشم طب قدیم بکار می برد و جهان پزشکی روز آ را بعنوان دارو می شناسد. اینک شما را بدورتر از یک هزار سال برده خواهیم گفت که امام نیز با این مسئله مهم اشاره فرموده گویا می گوید ویتامین های موجود در عسل برای پیشگیری یا زود رس گردیدن کاتاراکت مؤثر بوده و خود عسل نیز از جمله درمان برای ناراحتیهای چشم است.

نشاط زندگی

در جلدهای قبلی اشاره کردم که نبی گرامی فرمودند بعضی چیزهاست که نشاط آور و مسرت انگیز است و این شعر منسوب به امام علیه السلام را نیز آوردم که : ثلاثه یذهبن عن قلب الحزن - الماء و الخضراء و الوجه الحسن. (سه چیز غم و حزن هنگام خواندن شعر در دل پروراندید که : مگر دیدن روی نیکو و نظر با آب انداختن بیک نحو یا باندازنده یکدیگر حزن از دل دور می سازند.

علی علیه السلام فرمود : الطیب نشره و العسل نشره و الرکوب نشره و النظر الی الخضره نشره و چون النشره را بخواهیم به بینیم چه

ص : 304

معنائی دارد : النشره ما یزیل الهموم و الاحزان التی یتوهم النشره بالضم العلاج معنا داشته و معلوم می گردد پیشوایان دین متوجه اختلاف بین نگریستن به آب و سبزی و وجه حسن بوده و یک جا می فرمایند سبزه و چمن حزن را بر طرف می سازد و در اینجا خاصیت بیشتری برای آن قائل بوده اینطور اشاره می کنند که به سبزه نگریستن حزن را از دل بیرون می کند و مسرت و نشاط بدرون می کشد و جایگزین اندوه می سازد. چیز دیگری را نیز حضرت در ردیف نظر به سبزه کردن آورده اند که ملاحظه فرمودید عسل خوردن بود. اما چرا عسل مسرت آور است ؟ لابد با همین مقدمه کتاب دو سه برگی خودتان می توانید پاسخ بدهید وقتی قلب و شرائین واوروده خوب بود و اعصاب به اعتدال و همه انتهاها و زوایا و احشاء در نتیجه خوب مشروب و تغذیه و اداره شد چرا مسرت خاطر حاصل نباشد ؟

النشره بالضم العلاج : نشره باضمه معنای درمان نیز می دهد. یک مرتبه به یاد کلمه غمر افتادم که در جلد اول هنگام میکرب شناسی از حضرت علی نقل کردم و اینجا هم خبر از آن حضرت است در آنجا نیز با فتحه و ضمه معنای گوناگونی داشت که همه مصداق واقعی خود را نشان می داد در اینجا نیز بگوییم نظر به سبزه و چمن درمان است یا عسلی که پروردگار در قرآن آن را شفا می نامد درمان است متناسب می باشد،

در کتاب مستدرک به جای نشره کلمه یسر هم ذکر شده که در ریشه و اصل و اثر یکجور به خواص عسل شهادت می دهند.

ص : 305

عسل و شفا

بعضی همین که در برابر این دو آیه قرار می گیرند که یکی میفرماید قرآن شفاست (و ننزل من القرآن ما هوشفاء و رحمت...) و دیگری بیان می نمایند عسل شفاء می باشد (شراب مختلف الوانه فیه شفاء...) اظهار نظر می نمایند : بلی قرآن شفای روح و روان و دل است و عسل شفای جسم و بدن ولی من می گویم قرآن همه اش را هست و شفای جسم نیز می باشد (اما جسم و جان مؤمنین) یک دلیلش اینکه همین آیه عسل و راهنمائی به تناولی عسل در قرآن است و دوم دلیلش اینکه در جلدهای سوم و چهارم گفتم قرآن دستور کلی مطلعی می دهد راجع به چگونگی کمیتی غذا (کلوا و اشربوا و لاتسرفوا) و همچنین درباره چگونگی کیفیتی غذا (فلینظر الانسان الی طعامه) و قبلاً به تفصیل شرح دادم که انسان نباید بدون توجه علیم و نظر غذایش را حیوان وار انتخاب نماید و دلائل بسیار دیگر که همه را از ائمه اطهار و قرآن خواهید خواند یا خوانده اید که ائمه اطهار هم همه را از قرآن می گویند و اگر چیزی از آنان علیهم السلام نقل شد که با قرآن خوانا نیست بطور قطع و یقین آنرا بدروغ با آنان نسبت داده اند و آنچه بیشتر جالب است کلمه رحمت بعد از کلمه شفاء است که در عسل و هیچ چیز دیگر جز قرآن نیست و قرآن و عسل شفا دهنده اند و قرآن و محمد رحمت للعالمین (قرآن رحمه للمؤمنین و محمد رحمه للعالمین) لذا. هر چه هست و نیست و تبیان کل شی ء در قرآن و مربوط

ص : 306

به قرآن است و نبی گرامی نیز برای شفا یافتن می فرمایند از قرآن دستور گرفته شود : قال (ص) علیکم بالشفاء من العسل و القرآن. (متوجه نکته جالب قرآن رحمه للمؤمنین و محمد رحمه للعالمین باشید که تا نبوت پذیرفته نشود با قرآن چکار).

چندین هزار بیماری

قبلاً به یک رقم درشتی از شمارش بیماریهائی که ثبت و ضبط شده اشاره کردم. آیا قرآن میفرماید عسل بر هر کدام از آنها یعنی بر تمام دردها شفاء و درمان است ؟

اولاً فراموش نفرمائید که ذکر این کلمه : ثم کلی من کل الثمرات. آنچنان است که میتوان ادعا کرد کل الثمرات شفای کل امراض بوده و درمان تمام بیماریهای دنیا را میتوان در تمام گیاهان عالم یافت !.

ثانیا جائی از قرآن نیست که عسل بر همه دردها شفاست ولی حقیقت این است که عسل فراهم شده از کل الثمرات. یک شراب مختلف الوانه ای است که سر آمد تمام نوشیدنیهای شفا دهنده محسوب میشود و این قدرت آنقدر در نهاد عسل بودیعت وجود دارد که نبی گرامی فرمودند هر کسی با توجه به آنچه قرآن درباره قدرت شفا دهندگی تذکر داده است در هر ماه یک نوبت عسل تناول کند از هنفاد و هفت بیماری معاف است.

تقلب در عسل

آیا زمان ائمه اطهار نیز عسل تقلبی یافت میشد ؟

آیا پیشوایان دین ، روزگار اسفناک پیروان خود را

ص : 307

می دیدند که همه چیز تقلبی در مرکز کشور تشیع در دسترس همگان قرار خواهد گرفت و از جمله عسل ؟.

آیا حضرت رضا در مسیر سفر طولانی خود به مرو پی به این عمل مردم بردند.

آیا مأمون عباسی دربار بی انظباط و بدون بررسی داشت که حتی بر سفره خلیفه وقت نیز عسل تقلبی گذاشته شد که حضرت فرمود : العسل شفاء من کل داه اذا اخذته من شهده.

خوب به فرمایش حضرت توجه فرمائید : اولاً عسل را شفا دهنده محسوب داشته در صورتی که تقلبی نباشد و از غیر گیاه تهیه نشده باشد. ثانیا برای توجه به اینکه عسل تقلبی نباشد آدمی را به شهد آن که معنی شمع و موم و خالص می دهد متوجه ساخته میفرماید باید از موم جدا شده باشد (یقین داشته باشند).

ولی اگر شهد از جمله کلمات فارسی اخذ شده باشد معنای بزرگتری داشته بروشنی دستور میفرماید که باید عسل را برای اینکه بدانیم خاصیت شفا دهندگی دارد اطمینان حاصل کنیم از شهد کل الثمرات گرفته شده نه از شیره قند آرد و هزاران چیزهای مصنوعی دیگر.

باز از آن حضرت

شاید در هیچ موردی یا فشاری نشد که عسل بهترین درمان غذائی فلان بیماری است مگر در چند مورد که یکی از آنها اثر بسیار ارزنده و سودمند عسل بر بیماری کبدی بویژه یرقان است.

ص : 308

حضرت رضا فرمود : فی العسل شفاء من کل داء و من لعق لعقه علی الریق یقطع البلغم و یکسر الصفرا و یقطع المره السوداء و یصفو الذهن و یجود الحفظ اذا کان مع اللبن.

و به اثر عسل بر صفرا که آنرا در هم می شکند و درمان می کند اشاره فرموده توصیه می نماید که وقت آب دهن و ناشنا خورده شود.

عسل و درد

دهان و زبان که ورم می کند گفتیم یک قاشق غذا خوری عسل با چند قطره اسانس اسطو خودوس باعث تسکین ورم آنها میشود ، قبول دارید که ورم دردناک است و لذا عسل دردی را آرام کرده است.

در تعریف عسل مخصوص LAvande گفتم که دردهای چندی از جمله دردهای رماتیسمی را آرام می کند.

مخلوط عسل و جوش شیرین بمقدار مساوی دردنیشهای حشرات را ساکت می کند.

دردهای شکم با عسل مخصوصا با ترکیباتی که شرح دادیم ساکت می گردد.

در موقع دردهای رماتیسمی - سیاتیکی - نقرسی بیان داشتیم که طب قدیم عسل تجویز می کرد و رساله ای را نیز مشاهده فرمودید راجع به اثر درمانی عسل بر دردهای روماتیسمی.

همینطور مشاهده نمودید در بسیاری از دردها طب قدیم

ص : 309

خوردن یا مالیدن ترکیباتی را دستور می داد که عسل جزو آنها بود.

صرفنظر از خاصیت تسکین دهندگی عسل ، بعلت آنکه قلب را جلا داده ، اعصاب را متعادل و شرائین و اورده را بحد اعتدال نگهمیدارد و با انسان اجازه و فرصت رسیدگی بزندگی وزن و بچه و کسب و کارش را می دهد نباید خاصیت دیگر عسل را که برکت دادنش است فراموش کرد.

نبی گرامی فرمودند: ان اللّه عز و حل جعل البرکه فی العسل و فیه شفاء من اواجاع. هم نبی گرامی به خاصیت تسکین بخشی عسل اشاره فرمودند و هم به اینکه عسل ، برکت است.

عسل و تب ؟

همیشه برای تعیین رژیم غذائی بیمار تب دار گفته میشود : چون تغییر مشخص در متابولیسم بیمار تب دار خراب شدن نسوج پروتئینی بدن است بجای کوشش برای جبران این کمبود بوسیله مواد پروتئینی عاقلانه تر است که به بیمار مقدار زیادی مواد قندی برای جبران پروتئین داده شود... گلوکز ارزش بسیار زیادی داشته و میتوان آنرا همراه با مایعات یا غذاها به بیمار خورانید... این جملات را بدون تغییر از کتاب معروف درمان شناسی دنلپ Sir derlc Dunlopکه معروف و مورد اعتماد است از صفحه 6 نقل کردم آنجا که راجع به رژیم غذائی بیماران تب دار مطالبی را تذکر داده

ص : 310

است ولی این دستور منحصر به دنلپ نیست و کلیه آقایان پزشکان با عمل رژیمی مذکور در فوق موافق اندو نبی گرامی که فرمودند العسل شفاء یطرد الریح و الحمی و عسل را که یک مشروب سرشار از مواد قندی بخصوص گلوکز است برای تبداران تجویز نمودند بعلاوه ما می دانیم تمام گازهائی که در معده و روده ایجاد میشود فقط اکسیژن آب جذب و بقیه دفع میگردد و اگر محیط عفونتی و پوترفاکسیونی با خرودن غذای ناباب در امعاء بوجود آید گازهای مذکور زیاد شده ایجاد نفخ و ناراحتی می نماید که عسل آنرا دفع می کند و بقول نبی گرامی عسل شفاء یطرد الریح است زیرا همانطور که گفتیم از یکطرف با داشتن اسید فرمیک و مواد ضد عفونی کننده بر طرف کننده عفونت است از طرف دیگر هضم و جذبش آسان است و لذا ایجاد مسمومیت نمی کند و مهمتر از همه آنکه داشتن مخمرهائی چند از عسل که نام بردیم معالج نفخ و باد می باشد.

عسل و زکام

در بعضی کتابها نوشته شده کسانی که میل دارند سراسر زمستان را از گریپ و سرماخوردگی محفوظ بمانند باید قبل ز فصل مذکور روزانه مقداری اندک ویتامین ث و وینامین آتناول نمایند.

ولی آنچه را همه متفق القول برآنند اثر درمانی عسل در زکام ها و سرما خوردگیها است که ملاحظه نمودید هم طب قدیم آنرا متذکر بود و هم جدید و اینک بشما گفته میشود که حضرت رضا نیز موافقت نموده میفرماید : هر کس بخواهد در دوره زمستان زکام را از خود درو بدارد هر روز سه لقمه

ص : 311

عسل می کند.

باید دانست که عسل نیز دارای نشاسته هائیست که با آنها سود و زیانش از هم باز شناخته میشود. عسلی که بوئیدن آنها تولید عطسه می کند و آنها که نوشیدنش سکر و مستی می آورد و آنهائی که چشیدنش گلو و مری را می سوزاند از انواع عسل نیست بلکه زهر و کشنده است و من اراد ردع الزکام مده ایام الشتاء فلیا کل کل یوم ثلاث لقم من الشهد و اعلم للعسل دلائل یعرف بها نفعه من ضره و ذلک منه شی ء اذا ادرکه الشم عطس و منه شی ء یسکروله عند الذوق حراره (حراقه) شدیده فهذه الانواع من العسل قاتله.

با توجه بوجود مقدار ویتامین آ و ویتامین ث در عسل و دستور حضرت که هر روز سه لقمه خورده شود تصور کنم مقصود از جلوگیری زکام بعمل آمده است بعلاوه می دانیم کسانیکه به پولن و گرده گیاهی حساس باشند با بوئیدن آن حساسیتی نشان می دهند که واضح ترین آنها عطسه زدن و آبریزش بینی است و حضرت با توجه به اینکه گرده های گیاهی همیشه جزو عسلهاست و شرح آنرا دادیم میفرماید عسلی که بوئیدن آن تولید عطسه می کند خوردنش برای همان کس ضرر دارد یا عسلی که مستی می آورد یا گلو و مری را می سوزاند و باز نشانی از یک نوع حساسیت می باشد خوردنش از طرف حضرت ممنوع شناخته شده است.

ص : 312

آخرین خبر

چند خبر دیگر درباره منافع عسل در اخبار دیده میشود که یکی از آنها خبر حضرت باقر است که فرمود طب عرب در هفت چیز خلاصه میشود و ضمن شمردن آنها یکی را عسل معرفی می نماید دیگر در رساله ذهبیه از حضرت رضاست که دستور میفرماید پس از جماع به خوردن بعضی چیزها اقدام شود تا کسری از ناحیه جماع جبران گردد(و اشرب من ساعتک شیئا من المومیائی بشراب العسل او بعسل منزوع الرغوه فانه یرد الماء مثل الذی خرج منک) و یکی از آنها را عسل معرفی می نماید و برای اثبات این سخن علمی با سابقه 14 قرن گمان نکنم شرح و بسطی لازم باشد زیرا در این کتاب راجع به اثر عسل بر اعصاب چند مرتبه مطالبی آورده ام هم از طب قدیم و هم جدید و هم اشاره به یکی دو رساله دکترای اروپائی کرده ام که درباره عسل و اعصاب نوشته شده و باز هم در کتاب دیگر بهداشت بدن خواهد بود و راجع به عسل بعد از جماع مطالبی می نویسم در این باره مجددا شرح خواهم داد.

باز از آن حضرت است که : و من ارادان یقل نسیانه فلیا کل کل یوم ثلاث قطع زنجبیل مربی بالعسل و اکل الزبیب بالغداه علی الریق یزید قوه فی الذهن. (کسیکه می خواهد فراموشیش کم شود هر روز سه قطعه زنجبیل پرورده با عسل بخور و خوردن کشمش صبح ناشتا حافظه را تقویت می کند).

ص : 313

چند نوبت در این باره صحبت کردم و حتی مکانیسم و چگونگی عمل عسل را در تقویت حافظه بیان داشتم و لازم به تکرار نمی بینم (موضوع کشمش و حافظه نیز بزودی در کتاب مربوطه خواهد آمد).

معرفی شربت مقوی

معمول روز است که شرکت های داروئی همیشه شیشه هائی پر از شربت داشته باشند یکی مشتهی (اشتهاء آور) باشد دیگری مشهی (شهوت زا) و از همه بیشتر شیشه شربت های مقوی است.

14 قرن قبل نیز بعنوان افشره و بلکه بجای خرودن شیرینی بعد از غذا حضرت رضا در رساله ذهبیه شربتی را بنام شربت عتیق و حلال معرفی می فرماید بقرار ذیل :

ده رطل که هر رطلی تقریبا هفتاد مثقال است مویز دانه گرفته را شسته میان ظرفی پر از آب صاف ریخته بقسمی که چهار انگشت آب روی آنرا بگیرد در زمستان سه روز و در تابستان یک شبانه روز میان ظرف بماند بعد آنرا میان دیگ نظیفی میریزیم و اگر بتوانیم آب آنرا از باران تهیه کنیم خیلی بهتر است وگرنه از آب شیرینی که سرچشمه آن طرف مشرق باشد آب براق و سفید و سبک این چنین آبی قابل است که بسرعت تحت تأثیر حرارت و برودت واقع شود و این تأثیر سریع دلالت بر سبکی و بی آلایشی آب می کند. باری مویز را در آن آب میریزند تا باد کند سپس آنرا فشرده آبش را صاف

ص : 314

می کنند و می ماند تا سرد شود باز در دیگ ریخته بوسیله چوبی اندازه آنرا معلوم می کنند و با آتش می جوشانند با آتش کم حرارت تا ثلثان شود. (1)

بعد مقدار یک رطل از عسل مصفی با آن می آمیزند بار اندازه آن عسل و اب باقیمانده گرفته میشود و می جوشانند تا اندازه عسل تبخیر شود و بحد اولش برگردد ، آنگاه یک در هم زنجبیل و یک درهم زعفران و نصف درهم از هر یک از داروهای ذیل - دارچین - قرنفل - سنبل الطیب ، کاسنی مصطلکی هر کدام را جداگانه بکویند بعد همه را میان پارچه ای ریخته محکم می بندند و میان دیگ می اندازند و کمی با آتش خفیف می جوشانند آنگاه مقدار سه ماه در سردخانه می ماند تا به این کیفیت خاص اجزا درهم ترکیب شده سپس مصرف شود.

مقدار مصرف هر مرتبه از آن یک وقیه که هفت مثقال است با دو برابر آب خالص می باشد وقتی که غذا خوردی بمقداری که برایت شرح دادم این شربت را از پیش مصرف کن که در این صورت باذن خداوند از بیماریهای بسیاری مانند نقرس و انواع بادها و غیر آن از اوجاع عصب و دماغ و معده و کبد و سپرز و روده و شکم در آنروز و شب محفوظ و در امان خواهی بود و در صورتی که بعد از این شربت مایل به آب باشی بیش از نصف آنچه از شربت خورده ای منوش «هوان یوخذ من الزبیب المنقی عشره ارطال فیغلی و ینقع فی ماء

1- نقل ترجمه از طب الرضا بکوشش آقای نصیرالدین تهرانی.
ص : 315

صاف فی غمره و زیاده علیه اربعه ارطال (الاصابع) ویترک فی انائه ذلک ثلثه ایام فی الشتاء و فی الصیف یوما و لیله ثم یجعل فی قدر نظیفه و لیکن الماء ماء السماء ان قدر علیه و الا فمن الماء العذب الذی ینبوعه من ناحیه المشرق ماء براقا ابیضا خفیفا و هو القابل لما یعترضه علی سرعه من السخونه و البروده تلک دلاله علی صفاء (خفه) الماء. و یطبخ حتی ینشف (ینتفخ) الزبیب و ینضج ثم یعصر و یصفی ماؤه و یبرد ثم یرد الی القدر ثانیا و یوخذ مقداره بعود و یغلی بنار لینه غلیانا لینا رقیقا حتی بمضی ثلثاه و یبقی ثلثه ثم یوخذ من العسل المصغی رطل فیلقی علیه و یوخذ مقداره و مقدار الماء الی این کان من القدر و یغلی حتی یذهب قدر العسل و یعود الی حده و یوخذ خرقه صفیقه فیجعل فیها زنجبیل وزن در هم و من القر نفل نصف درهم و من الدارچین نصف درهم و من الزعفران درهم و من سنبل الطیب نصف درهم و من الهندباء مثله و من المصطکی نصف درهم بعد ان یسحق الجمیع کل واحده علی حده و یجعل فی الخرقه و یشد بخیط شدا جیدا و تلقی فیه و تمرس الخرقه فی الشراب بحیث تنزل قوی العقاقیر التی فیها و لایزال یعاهد بالتحریک علی نارلینه برفق حتی یذهب عنه مقدار العسل و یرفع القدر و یوخذ مده ثلاثه اشهر حتی یتداخل مزاج بعضه ببعض وحینئذ یستعمل.

و مقدار ما یشرب منه اوقیه الی اوقیتین من الماء القراح فاذا اکلت مقدار ما وصف لک من الطعام فاشرب عن هذا

ص : 316

الشراب مقدار ثلاثه اقداح بعد طعامک ، فاذا فعلت ذلک امنت باذن اللّه یومک و لیلتک من اوجاع الباره المزمنه کالنقرس و الریاح و غیر ذلک من اوجاع العصب و الدماغ و المعده و بعض اوجاع الکبد و الطحال و الامعاء و الاحشاء فان صدقت بعد ذلک بشهوه الماء فلیشرب منه مقدار النصف مما کان یشرب قبله فانه اصلح.

ص : 317

ص : 318

کتاب آیه و تفکر

نشانه و تفکر

ان فی ذلک لایه - لقوم یتفکرون.

این جلد که مطالبش در قلمرو دو آیه شریفه مربوط به عسل بود اینک آخرین قسمت خود را که جمله آخرین آیه دوم است در برابر شما باز می نماید و همین جمله مذکور را در دو جا شرح می دهد : یکی مربوط به ان فی ذلک لایه و دومی راجع به : لقوم یتفکرون.

ترجمه تحت اللفظی هر دو را اول کتاب آوردم. اینک مطالبی که در این باره بنظر میرسد : تا کنون چند مرتبه بیان شد که پیامبران برای اینکه بتوانند خود را فرستاده پروردگار معرفی نمایند و از طرفی هر کس و ناکسی هم نتواند ادعای پیامبری نماید نشانه (آیه) یا نشانه هائی (آیاتی) بعنوان معجزه می آوردند و در این صورت لازم است اگر پیامبران دیگر پنج یا نه آیه به نشانی از اینکه خدا آنها را فرستاده است با خود آورده اند پیامبر آخر باید معجزه اش «کتابش» باشد که بتواند همیشه بماند و کتابش نیز پر از آیه و نشانه باشد و حتی کی جمله غیر آیه در آن پیدا نشود و بهمین لحاظ ما

ص : 319

«بسم اللّه الرحمن الرحیم» را هم جزو کتاب و سوره بشمار می آوریم.

آیاتی که پیامبران می آوردند هم نشانی از این بود که از جانب خدا آمده و هم دلالت بر این می کرد که بر عده ای یا بر همه جهانیان مبعوثند و می خواهند با آنان نشان دهند که اگر می گویند از جانب خدا آمده اند راست می گویند.

از جمله شاهکارهای شگرفت انگیز و اعجاب آمیز قرآن که کتابی است پر از آیات اینکه: چون آخرین کتاب آسمانی است باید برای مردم هر روز و هر زمان معجزه خود را آشکار نماید و آیات خود را روشن سازد و اینک برای شما خوانندگان معجزاتی چند که در قلمرو فقط دو آیه قرآن بود آشکار گردید.

گویا نبی گرامی در برابر شما ایستاده می فرمایند اگر یکصد و پنجاه سال است مطالب و مسائلی درباره زنبور عسل کشف و تحقیق شده من نیز در 15 قرن قبل از جانب خدا بر همه را آوردم تا برای مردم هر زمان نشانی از رسالت من بوده باشد : من در آنروز گفتم خدا بزنبور وحی میفرماید هم اکنون همان کلمه وحی را از زبان کسانی که از قرآن اطلاعی ندارند شنیدند.

من بشما گفتم زنبور عسل در شکاف کوهها و درز درختها و کندو عسلسازی می کندو امروز از روز علم آنرا دیدید.

من بشما گفتم زنبور عسل خانه خود را از سقف و عرش بطرف سطح پایه ریزی می کند.

ص : 320

من بشما گفتم زنبور عسل از ثمرات گل - برگ - ساقه - میوه - تخمدان و هر جا شهدی هست) بهره برداری برای عسلسازی می نماید.

من بشما گفتم زنبور عسل برای عسلسازی شیوه های مرضیه ای دارد و از سبل پروردگار پوئیدن و از بهترین مواهب طبیعت را انتخاب کردن بهره مند است.

من بشما گفتم عسل از بطون زنبور بیرون می آید.

من بشما گفتم عسلهای رنگارنگ وجود دارد.

من بشما گفتم عسل شفای مردم است.

من بشما گفتم... و چه چیزها که من گفته ام و با پیشرفت بیشتر علم باز از نهاد همین دو آیه راجع به زنبور عسل بیرون کشیده می شود از جمله آنچه مهمتر است و آینده در آن پژوهش بیشتری خواهد نمود مسئله رنگ و شفاست و... آری من برای عصر جاهلیت (بدون علم) ولی عصر ادبیات و فصاحت و بلاغت چهره فصیح و بلیغ قرآن را بعنوان نشانی از رسالت خود بمردم ارائه دادم و برای مردم دیگر تا دامه قیامت هر روز از چهره یک مطلب دیگر پرده برداری میشود ، بویژه اگر عصر علم باشد (بدون جهل یا با جهل کمتر) قرآن من چهره علمی خود را تا تابناک تر و زیباتر نشان خواهد داد.

اشاره ی (ذلک) که در آیه مورد بحث بعمل آمده هر چند مربوطه به بزرگترین شاهکار علمی قرآن و ارائه روش درمانی عسل و ارتباط آن با رنگهاست ولی اگر هر کلمه از این دو آیه را نیز نشانی از رسالت محمد بحساب آوریم کار بجائی

ص : 321

کرده ایم. فقط یک مطلب دیگر را بیاورم و آن پاسخ کسانی است که می گویند از اینقرار کلمات الهی در هر کتاب آسمانی دیگر بشرط آنکه تحریف نشده باشد باز معجزه و آیت است در صورتی که توجه فرمودید هیچ کتاب آسمانی چنین ادعائی برای جملات خود ندارد جز قرآن که داد میزند اگر جن و انس پشت بیکدیگر گذارند تا آیه ای بمثل قرآن بیاورند نمی توانند وانگهی برای پیامبری که باید دریچه وحی تشریعی را به بند شمایستگی این را دارد که تمام جملات کتابش آیات باشد چنانچه برای خاتم پیامبران محمد چنین است.

لقوم ینفکرون

کسانی که آشنائی بیشتری با قرآن داشته و آنان که قرآن را از حفظ دارند گاه میشود که چون با آخر آیه میرسند دچار اشتباهی میشوند بدین قرار: چون در پایان بسیاری از آیات کلمات تکراری مخصوصا کلماتی که نشان دهنده یکی از صفات باریتعالی جل جلاله است زیاد دیده میشود آشنا یا حافظه شک می کند که آیا (بعنوان مثال) آخر آیه قوی عزیز است یا علیم حکیم یا قدیر یا... ولی بلافاصله به آیه می اندیشد و درباره اش تأمل می کند و می فهمد این آیه آیا درباره قدرت خداست یا از علم و حکمت او بحث می کند و در اینجاست که می فهمد آیه بکدام یک از صفات ذات مقدس ربوبیت پایان می پذیرد.

یکی از دوستان دانشمند تهرانی ام می گفت آیه ای را برای یکنفر خارجی ترجمه می کردند وقتی در پایان آیه به او

ص : 322

گفته شد همانا خداوند دانا و حکیم است آن مرد تاملی کرد و گفت اینجا که از علم و حکمت خدا سخنی نبود بلکه مطلب در اطراف قدرت و اینکه انجام هر کاری بر او آسان است (عزیز) دور میزد و چون به قرآن مراجعه شد حق با آن مرد خارجی بود و آیه با کلماتی که مربوط به قدرت و عزت خدا می باشد پایان یافته بود.

در دو آیه مورد بحث با آوردن کلمه «یتفکرون» شاهکار دیگری نیز نمایان است شاهکاری که مربوط به بحث قبلی ماست اینکه : وحی - نبوت - نحل - یعرشون - ثم کلی - کل الثمرات - شراب مختلف الوانه - فیه شفاء للناس همه و همه از جمله مطالبی هستند که باید با تفکر درباره اشان بحث و فحص و پژوهش بعمل آید تا مطالبی چند دانسته و فهمیده شود اما شاهکار دیگر این است که بنابر آنچه از طب قدیم و پزشکی جدید و احادیث و اخبار دلیل آوردیم عسل با داشتن مواد صمغی قلب را جلا و نشاط می دهد و مغز را بهتر مشروب و تغذیه می کند و اعصاب را آرامش می بخشد و گلوکز فراوانش نیز مغز آماده برای تفکر را در هر مرحله یار و مدد کار و مؤید است و در کتاب انگور برای شما چگونگی آنرا خواهم آورد. و بدین جهت که عسل بدن بلکه مغز را برای تفکر جلا می دهد مناسب ترین کلمه که اشاره ای بهمین مطلب است یعنی یتفکرون آورده شده است.

اسفند ماه 1374